Matin #

bin/Matin/ !#

Matin #

bin/Matin/ !#

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جلسه ٢٨٤» ثبت شده است

IsfahanLUG Poster

 

تصویر : سجّاد بارودکو

سلام . خوب این اولّین حضورم تو جلسات گروه کاربران لینوکس اصفهان بود ( جلسه ٢٨٤ ) لازم به یاد آورى نیست که من کاربر لینوکس نیستم و خیلى وقتِ که مهاجرت کردم به BSD اما خوب من به چشم گردهمایى تعدادى فرارى از زندان ( منظور ویندوز ، مکینتاش و تمامى نرم افزار هاى کد بسته ى داراى مجوز غیر آزاد یا تجارى . ) نگاه میکنم :دى و خوب اینو هم با یکى از دوستان اونجا مطرح کردم که ایشون هم نظرشون همین بود و آزاد کار بودن رو مهم میدونستند ( اسمشون رو درست متوجّه نشدم  ) در کل جلسه خیلى خوب بود و البته که میتونست بهتر باشه . موضوعاتش خیلى مورد علاقم نبود اما خیلى مفید بود و الآن که فکرش رو میکنم میبینم خیلى تو مدیریت پردازش ها و … میتونه تأثیر داشته باشه و البته که بم کمک میکنه این مورد . یکى از موارد آزار دهنده حداقل براى من که باهاش کنار اومدم تقریباً خیلى وقته سنِ افراد حاضر در جلسه بود . که اگر اشتباه نکنم همگى دانشجو یا فارغ التحصیل بودند و من یک نوجوان ١٥ سال و ١٢ روزه :دى ( الآن ١٥ سال و ١٣ روزه . )  و البته همین یکى نبود . اگر اشتباه نکنم زمان جلسه امروز کمتر شد بخاطره ماه رمضان و از هفته آینده هم ١٦:٣٠-١٨:٠٠ قراره باشه به جاى ١٧:٠٠-١٩:٠٠ که این یعنى کم شدن زمانش و همین طور گرماى هوا هم آزار دهندست تو این ساعت اونم واسه من که نسبت به بقیه فاصله بیشترى دارم تا محل جلسه . بهترین قسمتش قسمت جلسه ى آزادش بود که تقریباً صدا به صدا نمیرسید اصلاً :دى و خوب عالى بود اماّ بنده هم صحبتى نداشتم اونجا که خدا رو شکر مثل این که همیشه برنامه اینه که در اوّلین جلسه حضور هر کاربر تو این زمان در مورد جلسات و گروه توضیح داده میشه و این طور که معلوم بود فقط من نبودم که براى بار اوّل حضور پیدا میکردم تو این جلسه و سه نفر دیگه از جمله یک آقا و دو خانم هم بار اوّلشون بود و گویا تجربه آشنایى با لینوکس نداشتند در کل اماّ خیلى خوشحال کننده بود که ممکنه تعداد افراد افزایش پیدا کنه البته شاید این بار آخرشون هم باشه اما من به شخصه سعى میکنم در جلسات بعدى هم شرکت کنم تا جاى ممکن و البته بهانه ى خوبى هم واسه بیرون رفتن از خونست که اگر کمى نزدیک تر بود خیلى بهتر میشد چون واقعاً آزار دهندست مخصوصاً توى این فصل اما به نظرم ارزشش رو داره . یکى از مشکلات دیگه این بود که دیتاشو نداشتند گویا و یک نمایشگر ال سى دى بود که اندازه چندان بزرگى هم نداشت و باعث میشد به هیچ عنوان متوجه نوشته ها نشم اما خوب سعى کردم دقّت بیشترى کنم و یک درک کلّى پیدا کردم که میتونه بعداً با استفاده از صفحات man کامل تر هم بشه هر چند شاید تا همین جا هم کافى باشه . مسئله ى بعدى توضیح ندادن بعضى از مسائل بود که از طرف خانم احمدى ( اگر اشتباه نکنم . ) مدیر جلسات رخ داد که چند مورد که بنظرم مهم بودند رو توضیح کوتاهى دادند که همه پیشنیاز هاى قبلى داشتند و در کل بنده متوجّه نشدم کامل که چه اتفاقّى رخ داده یا خواهد داد در آخر از یکى از حاضرین ( کسى که مسئولیت توجیه تازه واردهایى مثل من رو داشت . ) درباره یکى از موارد که یادم بود سؤال کردم اماّ باز هم بخاطر کمبود وقت تماماً متوجّه نشدم . ( مثل این که خانم احمدى توضیحاتى در مورد همایش داشتند که ایشون باید هر چه سریع تر حضور پیدا میکردند . ) و باز هم تلاشِ خودم رو کردم که فردى رو واسه پرسیدن این سؤال پیدا کنم اما خوب نشد و دوستان چراغ ها رو خاموش کردند ( به شوخى البته قطعاً . ) من هم ترجیح دادم که جلسه رو ترک کنم ( البته باید بگم که خیلى از افراد هم قبل از من رفته بودند و تقریباً کمتر از نصف حاضرین اونجا بودند که فکر کنم بخاطر توضیحات خانم احمدى بود در مورد همایش . ) بعد از جلسه هم با یکى از دوستان حاضر در جلسه تقریباً نیمى از راه رو هم مسیر بودیم اماّ خوب فرصت صحبت پیش نیومد در نهایت هم باید از روزبه شفیعى تشکّر کنم که دلیل اصلى حضور من توىِ این جلسه  مطالب بلاگشون بود فکر نمیکنم که هنوز هم به این جلسات بیاند ولى امیدوارم بتونم ایشون رو از نزدیک ملاقات کنم . البته اگه اشتباه نکنم قبلاً ( پیش از این آشنایى نسبى با ایشون از طریق مطالب بلاگشون . ) هم در یه مورد با هم بحثى داشتیم  که خیلى خوشایند نبود ( تو انجمن اوبونتو فارسى ) .

 در کل میتونم بگم عالى بود این جلسه از همه نظر و خیلى بم خوش گذشت  و باز هم امیدوارم دوباره بتونم حضور پیدا کنم .