- ۹۵/۰۳/۱۰
- ۰ نظر
روستای ابیانه روستایی گردشگری با جاذبه های فرهنگی، تاریخی، معماری و… که به بررسی و شناخت کلی این روستا در موارد زیر میپردازیم :
قدمت تاریخی
شرایط جغرافیایی
جمعیت و ویژگی های فرهنگی اجتماعی
معماری
اماکن گردشگری
اقامتگاه
قدمت تاریخی
قدمت تاریخی
در زبان محلی به ابیانه ویونا Viuna میگویند.وی Vi به معنای بید و ویانه Viyane بهمعنای بیدستان است. ابیانه در گذشته بیدستان بودهاست. در طول زمانویونا به ابیانه دگرگون شدهاست.
نوشته وکتیبه ای که قدمت ابیانه درآن ذکرشده باشد ، دردست نیست اما مورخان برای آن قدمتی درحدود۱۵۰۰ سال تخمین زده اند. آثاروبناهایی که درابیانه وجود دارد به دوران ساسانی ، سلجوقی ، صفوی و قاجاریه بازمی گردند . ابیانه درواقع کهن ترین زیست گاه ایرانیان درحاشیه ی دشت کویر است.
قدیمترین اثر تاریخی ابیانه آتشکده هرپک است که مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است.
آتشکده آنقدیمترین اثر تاریخی ابیانه آتشکده هرپک است که مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. این بنا در زمان هخامنشیان (۲۵۰۰ سال پیش) بنا شده و در زمان ساسانیان (۱۵۰۰ سال پیش) به اوج معماری خود رسیده است و از ویژگیهای آن استفاده از سنگ و ملات ساروج در طاق ضربی آن به شمار می رود.
قدیمی ترین اثر تاریخی مسجد جامع آن منبرچوبی منبتکاری آن است که در سال ۴۶۶ هجری قمری ساخته شدهاست.
مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزلهاست که دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ هـ. ق. نوشته شدهاست که مربوط به دورهایلخانان است.
مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاهاست که کنار صخرهای در کوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ ۹۵۲هـ. ق. مشاهده میشود.
قلعه پال همونه یا تختهامان که در جنوب غربی ابیانه قرار دارد و متعلق به محله بالا و یوسمون است. این قلعه حدود ۲۰۰ سال پیش ساخته شده و سند ساخت آن نیز موجود است. در این سند سهم افراد در ساخت قلعه مشخص شدهاست.
این روستا درسال ۱۳۵۴ به عنوان یکی ازآثارملی ایران به ثبت رسیده است.
شرایط جغرافیایی
اَبیانه در مسیر کاشان به نطنز در انتهای جاده ای قرار دارد که برای رسیدن به این روستا و روستاهای دیگری چون هنجن، یارند، کنجان، برز و طره ایجاد شده است. ابیانه، در انتهای این مسیر و در دامنه کوه کرکس واقع شده است و به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی و دور از دسترس بودن، همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده است. روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان نطنز دراستان اصفهان است این روستا در ۴۰ کیلومتری شمال غربی نطنز، در دامنهٔ کوه کرکس است. این روستا یکی از بلندترین نقاط مسکونی در ایران است. ارتفاع از سطح دریا در این روستا ۲۲۲۲ متر میباشد. به اعتبار معماری بومی و بناهای تاریخی پُرتنوع آن، از روستاهای مشهور ایراناست. ابیانه با آب و هوای معتدل، دارای موقعیت طبیعی مساعدی است. ابیانه روستایی خوش آب و هوا و خوش منظره است.
خانههای این روستا به طور کامل بر روی دامنه شیبدار شمال رودخانه برزرود بنا شدهاست.
در مجاورت روستا خاک سرخی که از آن برای نمای خارجی خانه ها استفاده شده قرار دارد و در یک کیلومتری این روستا تپه هایی قرار دارد که انبار های غار مانند روستائیان در آن قرار دارد.
جمعیت و ویژگی های فرهنگی اجتماعی
این روستا در دهستان برزرود قرار دارد و براساسسرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۲۹۴ نفر (۱۷۳خانوار) بودهاست.
مردم به کشاورزی، باغداری و دامداری مشغولاند که با روشهای سنتی اداره میشود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همکاری دارند. در این روستا برای آبیاری مزارع و باغات از هفت رشته قنات استفاده میشود. گندم، جو، سیبزمینی و انواع میوه بهخصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو محصولات این روستا است..
در سالهای اخیر با گسترش قالیبافی در ابیانه نزدیک به ۳۰ کارگاه قالیبافی در آنجا دایر شدهاست. در گذشتهگیوه بافی از جمله مشاغل پُردرآمد زنهای ابیانه بوده که امروزه تا حدی متروک شده است.
مردم ابیانه بهسبب کوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراکز پرجمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجهٔ قدیم خود را حفظ کردهاند. زبان مردم ابیانه از زبانهای ایرانی شمال غربی که البته در طول زمان دچار تغییر و تحولات زیادی شده و اکنون فقط تعداد کمی از واژههای اصیل پهلوی در گویش آنان شنیده میشود.پوشش سنتی، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تأکید و تعصب از خود نشان میدهند. در مردان ٫شلوار گشاد و درازی از پارچهٔ سیاه (دوید یا همان دبیت ، شلوار مردان بختیاری) و در زنها٬ پیراهن بلندی از پارچههای گلدار و رنگارنگ است. زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفیدرنگی بر سر دارند.
زنان و ردان ابیانه در هر کجا و هر موقعیت تحصیلی و اجتماعی که باشند، با ورود به روستای خود مجددا پوشاک محلی به تن میکنند.
به جرات میتوان گفت که اهالی ابیانه همه سالمندند، فرزندان این زنان و مردان سالخورده همه به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و اکثرا در دانشگاههای ایران یا کشورهای دیگر به تحصیل پرداخته اند و درواقع نسل جدید ابیانه ایها، افرادی با تحصیلات عالی هستند. زنان ابیانه بدون استثنا البسه سنتی خود را بر تن میکنند که شامل چارقدی سفید با گلهای خوشرنگ، پیراهن گشاد با یقه و چاکهای تزئین شده با پارچه گلدار و تنبان یا شلیته است که دامنی پرچین بوده و ازکمر تا پایین زانو را می پوشاند.
درهوای زمستانی به این لباس قطعه دیگری به نام « آرخالق» زنانه یا نیم تنه مخملی اضافه می شود. پوشاک مردان نیز تا مدتها به شکل سنتی بوده که متاسفانه امروزه چندان دیده نمیشود و تنها شلوار گشاد و گاهی گیوه آن به چشم میخورد.
گفتگو با این اهالی که در ظاهر هنوز در خارج از مرز زمان زندگی میکنند به تو نشان میدهد که این زنان و مردان آرام و سالمند، تا چه حد باهوش، دانا و از حوادث روز آگاهند. به گفته آنان، زنان و مردان ابیانه در هر کجا و هر موقعیت تحصیلی و اجتماعی که باشند، با ورود به روستای خود مجددا پوشاک محلی به تن میکنند. آنها در گفتگو با یکدیگر به زبانی که اصطلاحاً آن را « فرس قدیم» میگویند و شاخهای از زبان رایج مردم منطقه نطنز، سیمه و جوشقان قالی است و در گفتگو با دیگران به زبان فارسی سلیسی که کلمات بیگانه اندکی دارد صحبت میکنند.
معماری
برای کسی که با شنیدن وصف ابیانه و به شوق دیدن منظره ای چون ماسوله به اینجا آمده باشد، اولین دیدار چندان غیر منتظره و مبهوت کننده نیست و در نگاه اول نمیتوان تفاوتی میان این دهکده بن بست با سایر روستاهای دورافتاده یافت. فضا در وهله اول دلگیر و خاموش به نظر میرسد اما تنها چند قدم در دل روستا کافی است که هر بیننده ای را سر شوق بیاورد، بناهای این مجموعه تاریخی از زمان ساسانیان تا اواخر دوره قاجاریه شکوه خود را حفظ کرده اند و سرخی دیوارها ناگهان جذابیت و گیرایی خاصی پیدا میکند.
این خاک سرخ که در قسمتهای شمال و شمال غربی ابیانه موجود است، خاصیت ویژه ای دارد که هرچه بیشتر باران بخورد، محکمتر میشود. این ویژگی در وجود اهالی صبور و مقاوم این روستا نیز به ودیعه گذارده شده است و این مردم سالیان متمادی در مقابل هجوم حوادث تاریخی و بلایای طبیعی ایستادگی کرده و با عشق به آداب و رسوم و معماری سرزمین خود، به حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی ابیانه پرداخته اند و سبک معماری روستا را در تمام تعمیرات با دقت حفظ شده است. خانه های این روستا به طور کامل بر روی دامنه شیبدار شمال رودخانه برزرود بنا شدهاست. ابیانه در نگاه نخست، روستایی چند طبقه بهنظر میآید که در بعضی موارد تا چهار طبقهٔ آنرا میتوان مشاهده کرد. اتاقها به پنجرههای چوبی ارسی مانند مجهزهستند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمدهٔ مشرف بر کوچههای تنگ و تاریکاند که خود به صورت مناظر جالبی درآمده است. نمای خارجی خانهها، با خاک سرخی که معدن آن در مجاورت روستا قرار دارد پوشیده شده است. از آنجا که در دامنههای شیبدار فضای کافی برای ساختن خانههای موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شدهاست که هر خانواده انبار غار مانندی در تپههای یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه، ایجاد نماید. این غارها که در دل تپهها حفر شدهاند و از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمایان است برای نگهداری دام و نیز آذوقهٔ زمستانی و اشیاء غیرضروری مورد استفاده قرار میگیرد.
با قدم زدن در کوچه های دهکده متوجه همسانی خانه ها، پنجره های مشبک و دربهای چوبی میشویم که اغلب دارای دو کوبه هستند. کوبه ای با صدای رسا و بم مخصوص مردان و دیگری با صدایی ظریفتر و کوتاهتر برای زنان، که به صاحبخانه اطلاع میدهند مراجع زن است یا مرد.
بعضی از دربها دارای نقش و نگار هندسی یا نام سازنده خانه بوده و یا اشعاری جالب بر آنها نوشته شده است. بسیاری از سردرها متعلق به عهد صفویه است و تقریبا جلو تمام خانه ها دو سکوی بزرگ و پهن قرار دارد که خود نشانه ای از مهمان نوازی و معاشرتی بودن اهالی است. این سکوها نه تنها مکانی برای رفع خستگی رهگذران، که محلی مناسب برای گپ و گفتگوی عصر همسایه ها است. نشستن بر این سکوهای چند صدساله، مانند تکیه زدن به تاریخ است و چنان حسی از تعلق به خاک این سرزمین در تو ایجاد میکند که تمایلی برای برخاستن نخواهی داشت و تنها شوق دیدن بیشتر است که مجددا انسان را به گشت و گذار فرامیخواند.
اماکن گردشگری
آتشکده
تشکده هرپک از مناطق دیدنی روستای ابیانه می باشد که از زمان ساسانیان باقی مانده است.
این بنا در زمان هخامنشیان (۲۵۰۰ سال پیش) بنا شده و در زمان ساسانیان (۱۵۰۰ سال پیش) به اوج معماری خود رسیده است و از ویژگیهای آن استفاده از سنگ و ملات ساروج در طاق ضربی آن به شمار می رود. در مرکز آتشکده آتش روشن بوده که یا مسیر کاروان را روشن و مشخص می ساخته و یا اینکه آتش مورد احترام بوده است. آتش را با زغال سنگ روشن نگاه می داشته اند که در حال حاضر هم به وفور در حوالی روستا وجود دارد.
آتشکده هرپک مانند تمامی بناهای ابیانه بر روی شیب پست و بلند واقع شده است.این بنا طوری ساخته شده که از هر طرف قابل رویت باشد. از طبقه تحتانی لین پرستشگاه هنوز یک تالار کوچک باقیمانده است. طبقه مخصوص آداب مذهبی در سطح کوچه فعلی می باشد. یک سرسرا که از سه جزء گنبدوار تشکیل شده و به جایگاه آتش و قسمتهای دیگر مربوط به پرستش راه داشته است.
مساجد
ابیانه دارای یازده مسجد است که یکی از این مساجد قدیمی به نام مسجد جامع ابیانه (ملقب به میان ده) به شرح زیر میباشد:
مسجد جامع
این مسجد در محله «میون ده» (میان ده) قرار دارد و دارای دو شبستان است که شبستان قدیمی آن به وسیله دری کوتاه به کوچه اصلی راه دارد. کف آن شبستان چوبی است. در دیوار جنوبی این شبستان، محراب چوبی قدیمی قرار دارد که جزو آثار تاریخی با ارزش روستای ابیانهاست که تاریخ ساخت آن به سال ۴۷۷ ه. ق بر میگردد. روی این محراب نقش گل وبوته کنده کاری شده و با خطوط برجسته کوفی سوره «یس» در آن حک شدهاست. برخی نیز عقیده دارند به خط میخی نیز نوشته دارد. این مسجد منبری چوبی دارد که مربوط به دوره سلجوقیان است و تاریخ ساخت آن ۴۶۶ ه. ق است، روی این منبر نقوش گل وبوته، گل هشت پر و کتیبههایی به خط کوفی وجود دارد. در ورودی مسجد نیز با نقش گل و بوته و خطوط برجسته، کنده کاری شدهاست. این در، یک بار نیز مورد سرقت قرار گرفتهاست. شبستان جدید این مسجد سالن بزرگی است که در محوطه میانی آن نورگیری در سقف قرار گرفتهاست. در این سالن ستونهایی با سرستون کنده کاری شده قرار دارد. سقف این سالن به صورت تخته پوش از چوب گردو است که با نقوش منظم هندسی قاب بندی شدهاست. این سقف از نوع کرکس پوش است (به شکل بال گسترده کرکس است) و بر روی آن کتیبههایی از آیات قرآن وجود دارد.
مسجد برزله
این مسجد قدیمی دیگر ابیانه ، مربوط به دوره ایلخانان است که دارای فضای دلبازی است .
مسجد حاجتگاه
این مسجد که در سال ۹۵۲ قمری ساخته شده است درکنارصخره ای کوهستانی قراردارد.
زیارتگاه ها
روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یکی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم بودهاند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه هینزا نامیده میشود.
هینزا
در را باز میکنی و به نیایشگاهی در دل سنگ قدم میگذاری. نورخط اریبی که از ارتفاع شش متری سقف سنگی به داخل تابیده، غبار باستانی هوا را می شکافد و در همین نور است که میبینی در دل سنگ، حفره ای هست که بر درش دریچه ای چوبی نهاده اند و به دریچه دخیل بسته اند و پشت دریچه، در حفره جامی عتیق نشسته است.
دو طرفت حجره های کوچکی هست و رو به رویت ایوانی که ستون هایی چوبی، رویشان سقفی از چوب را نگه داشته اند. روی دیوار رو به رو، آینه ای هست و بر تن دیوار نگاره هایی شگفت از جانورانی که نمیشناسی، دو فرشته ی عریان که سینه هایشان را تراشیده اند، چند کبوتر، و چیزی شبیه دلفین.
سمت چپ، دری کوچک هست که خورشیدی آینه ای بر سردرش میدرخشد. در را باز میکنی و به نیایشگاهی در دل سنگ قدم میگذاری. نورخط اریبی که از ارتفاع شش متری سقف سنگی به داخل تابیده، غبار باستانی هوا را می شکافد و در همین نور است که میبینی در دل سنگ، حفره ای هست که بر درش دریچه ای چوبی نهاده اند و به دریچه دخیل بسته اند و پشت دریچه، در حفره جامی عتیق نشسته است. مردم ابیانه نام امامزاده ای را بر این مکان نهاده اند.
صبح عاشورا، پیش از طلوع، در ابیانه صدایی غریب شنیده می شود. مردم ابیانه دو، سه ساعتی مانده به طلوع خورشید، گرد هم میآیند؛ زیر لب نغمه ای می خوانند و می چرخند تا خورشید طلوع کند. روز بیست و هشتم صفر نیز، در زیارتگاه «بی بی زبیده خاتون»، دیگر از آن سکوت باستانی خبری نیست. همه جا غوغاست و هر کس به کاری مشغول است. دیگ ها در حیاط می جوشند و غذای نذری دست به دست بین آدمها پخش می شود. هر کس هم حاجت و نذری داشته با خود چیزی آورده است. خوراکی، شربتی، آجیلی، پولی. می گویند این زیارتگاه حاجت می دهد.
«حسن» پسر جوانی است که می گوید در ابیانه به دنیا آمده و سال ها این جا زندگی کرده اما در حال حاضر ساکن تهران است. او داخل زیارتگاه می چرخد و با دقت به سقف و دیوارهای زیارتگاه نگاه می کند. می گوید: «همسایه ی ما در تهران، هفته ی پیش آمد خانه مان و پرسید شما در روستایتان زیارتگاهی که در کوه باشد ندارید؟ گفتم چرا داریم. گفت پنجره اش فلان شکلی نیست؟ درش فلان شکلی نیست؟ خلاصه یک سری نشانه داد و گفت من این جا را در خواب دیده ام و حاجتم برآورده شده است. نشانه هایش اکثراً درست بود و بعضی نشانه هاش که من نمی دانستم، حالا که نگاه میکنم درست است. باور میکنی من خودم تا حالا آن پنجره ی چوبی بالای سقف را ندیده بودم؟ این ها اصلا نمی دانستند ابیانه کجا هست، چه برسد به این که این جا را دیده باشند.»
اما «حمید»، پسر جوان دیگری از اهالی ابیانه، نظر دیگری دارد. به باور او، این جا هم مثل خیلی از امامزاده هاست. کسی گنجی این جا پنهان کرده و برای حفاظت و نشانه گذاری اش آن را امامزاده ای جا زده است.
آقای «سفیدگر»، از اهالی قدیمی ابیانه و متولی زیارتگاه، می گوید که زمان خلافت مامون عباسی، امام رضا که به ولایت عهدی خراسان انتخاب می شود، خویشان خود را به ایران می خواند تا در فضایی امن تر و شرایطی راحت تر زندگی کنند. مامون که می بیند این افراد هر یک مبلّغی دینی به حساب می آیند که برای او خطرناکند، دستور تعقیب و قتل آنان را می دهد. یکی از آنان، دختر سیزده، چهارده ساله ای به نام «بی بی زبیده خاتون» بوده که به ابیانه پناه می آورد و مردم او را در خانه شان پنهان می کنند.
پس از مدتی، خبر می رسد که سپاهیان مامون تا ده پایینی رسیده اند و دارند خانه به خانه جستجو می کنند. اهالی، بی بی زبیده را به معبدی قدیمی که در دل کوه های آن طرف باغ های ابیانه بوده می برند و پنهان می کنند. نهایتاً ماموران خلیفه عباسی دست خالی بر میگردند اما وقتی اهالی به سراغ معبد می روند، خبری از بی بی زبیده نیست. از همان زمان، این مکان که معبدی قدیمی بوده، میشود زیارتگاه بی بی زبیده خاتون. دیگر هم کسی آن را به عنوان معبد نمی شناسد.
نیایشگاه ناهید
«هینزا که نیایشگه ناهید مغان است
در دامن کوهی و برش آب روان است»
این بیت را مردم ابیانه می خوانند و شاعر آن مشخص نیست. میراث فرهنگی در کاتالوگی که درباره ابیانه منتشر کرده، بی بی زبیده را به عنوان یک معبد مهر و ناهید که نام اصلی آن «هینزا» بوده به رسمیت می شناسد و معرفی می کند.
ایرانشناسان اما، درباره این معبد قدیمی حرف های بیشتری برای گفتن دارند.
«فرشید ابراهیمی»، کارشناس «بنیاد نیشابور» که در زمینه ایرانشناسی فعالیت دارد، میگوید که دست کم از دوازده هزار سال پیش، ایرانیان خورشید را که همواره بیش از هر چیزی به آن نیاز داشته اند، ستایش می کرده اند. ایزدی که به عنوان ایزد خورشید و روشنایی در ایران ستایش می شده، «میترا» یا «مهر» نام دارد که درباره ی آن بسیار نوشته شده.
«میترا» همواره در روزهای خاصی از سال، پیش از طلوع خورشید تا هنگام طلوع ستایش می شده و شب چله ی امروزی، مهم ترین یادگار این آیین در فرهنگ ماست. مادر ِ مهر نیز که خود ایزد آب ها بود، «آناهیتا» یا «ناهید» نام دارد که به همراه مهر از مهم ترین ایزدان تاریخ ایران باستان شمرده می شوند.
دکتر «فریدون جنیدی» نیز پیشینه ی آیین مهر را تا زمان فریدون یعنی سه بهره شدن آریاییان مسلم می داند و می گوید: «زمان آن پیرامون ۶۰۰۰ سال تا ۵۵۰۰ سال پیش است.»
دکتر جنیدی همچنین دنباله ی آیین مهر را تا قرن ها پس از اسلام دنبال می کند و برای نمونه، به این نوشته های شیخ اشراق اشاره میکند: «پیشه ی من سیاحت است. چون در عرب باشم عشقم خوانند و چون در عجم آیم، مهرم خوانند… عشق به هر شهر رسد، گاوی از برای وی قربان کنند و هر گاوی لایق این قربان نتواند بود.» و مهریان برای ستایش او گاو می کشند و همین قربانی کردن گاو، هم اکنون مهم ترین نماد میترایی بر دیواره ی مهرابه های اروپایی است.
به گفتهی دکتر جنیدی، چون زمان پیدایش کیش مهری، بی گمان پیش از سه بهره شدن آریاییان است، پس اروپاییان این کیش را هنگام کوچ خود بدان سرزمین با خود برده اند. او میگوید: «نشانه های مهری در همه جای کیش عیسوی آنان چنان که خود نیز گفته اند پدیدار است.»
به طور کلی، آیین مهر پس از ورود به اروپا تغییرات گسترده ای کرد و دگرگونی هایی در آن رخ داد که آثارش را در ادیان بعدی، به ویژه مسیحیت، برجای گذاشت. به گفتهی فرشید ابراهیمی، آن چه درباره این آیین می دانیم، بیشتر مربوط به مهرپرستی اروپایی است اما درباره ی مهرپرستی ایرانی، از آن جا که معابد مهری ایران اغلب نابود شده یا تغییر شکل یافته اند، بسیار اندک می دانیم.
آن چه «هینزا» را نسبت به دیگر معابد مهر و ناهید برجسته می کند، این است که این معبد به طور شگفت آوری، گمانه زنی های میترا پژوهان درباره ی معابد ایرانی مهر و ناهید را تایید می کند و همه نقش و نگارها و اجزای لازم برای بررسی یک معبد مهری ایرانی را داراست. از این نظر می توان گفت مکانی یکتا و بی مانند است، اما متاسفانه میراث فرهنگی برای حفاظت و جلوگیری از تخریب آن اقدامی نکرده است.
آقای سفیدگر که خود را متولی بی بی زبیده خاتون معرفی می کند و میگوید هینزا نام باغستان اطراف این زیارتگاه است، از عملکرد میراث فرهنگی راضی نیست و میگوید: «میراث با ما بد تا کرد. سه سال پیش که رفتیم و موضوع زیارتگاه را مطرح کردیم، استقبال کردند و گفتند اتفاقاً ما برای زیارتگاه ها برنامه ویژه ای داریم و از آن ها حمایت می کنیم. بعد از مدتی آمدند سقف این جا را لق کردند و روی تن صورتی رنگ دیوارها دوباره یک دست کاهگل صورتی کشیدند و رفتند. میراث، خانه های ابیانه را هم که بازسازی می کرد، فقط همین بیرون خانه و دیوارها را که گردشگران می بینند، یک کاهگل صورتی کشید و برای خرابی سقف ها و شکم دادن دیوارها کاری نکرد. بعد هم که دوباره سراغشان رفتیم، گفتند بودجه ی ما تمام شده و همین قدر بود. همین الان دیوارها شکم داده و خرابی شروع شده. تعمیراتش یک بودجه حسابی می خواهد که نمی شود دست جلوی این و آن دراز کرد. بچه های ما و نسل بعدی ما هم که اعتقاد درست و حسابی ندارند، ما که برویم این جا خراب میشود.»
جایی برای نگرانی
بعد از ظهر یک روز اردیبهشت ماه، چند گردشگر در هینزا مشغول تماشای نقش و نگاره های دیوارند که موتور سواری در نزدیکی بنا می ایستد. آرام به حیاط زیارتگاه پای می گذارد و با شنیدن سر و صدای گردشگران بر میگردد بیرون. مدتی در میان درخت ها صبر میکند تا گردشگران زیارتگاه را ترک کنند و سپس داخل می شود.
آقای سفیدگر می گوید: «بسیاری از مردم به هوای گنج و عتیقه این جا می آیند و خرابکاری می کنند. می خواهیم در را نرده آهنی بگذاریم و قفل کنیم. پولی هم می دهیم به یک نفر که فقط روزهای تعطیل یا اعیاد و وفات ها بیاید در را به روی کسانی که می خواهند زیارت کنند و دنبال گردش و خوشگذرانی نیستند باز کند.»
قلعه ها
ابیانه سه قلعه دارد که عبارتند از: پال همونه یا تختهامان واقع درجنوب غرب ابیانه ، هرده که درشمال شرقی روستا قرارگرفته وپاله که درشمال غربی روستا قراردارد. این قلعهها مربوط به دورههای یاغیگری بوده که مردم برای حفظ امنیت خود در مقابل یاغیهای محلی ساختهاند و در آن به نوبت کشیک میدادهاند.
خانه های قدیمی
سه قلعه، نخل زیبای چوبین و مراسم زیبای سالیانه در این روستا هر یک شرحی جداگانه لازم دارد که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت و در اینجا تنها دیدار از این روستای کهن سال، ژر جنب و جوش و زنده، که تاریخ مجسم و نشانه ای از آداب و سنن، تاریخ و فرهنگ ایران است را به تمام دوستداران تمدن ایران توصیه میکنیم .
اقامتگاه
ابیانه دارای یک هتل به نام هتل ابیانه است. بهترین فصل برای مسافرت به ابیانه، بهار و تابستان است. البته پاییز و زمستان نیز زیبایی و مخاطبان خاص خود را دارد و میتوان در این ایام از تورهای فصلی هتل ابیانه استفاده نمود. ایام نوروز، تاسوعا و عاشورا بازدیدکنندگان زیادی برای دیدن این روستای تاریخی به ابیانه میآیند.
بهترین راه برای بازدید از این روستای تاریخی برنامه ریزی جهت سفر در بهترین زمان ممکن است.در سالهای اخیر هتل ابیانه با طرح رزرو اینترنتی به ساماندهی گردشگری در ابیانه پرداخته است.
در قسمت پایینده روستای ابیانه، یک اقامتگاه به نام ویونا نیز وجود دارد.
همچنین در بخش میانی نزدیک آتشکده یک اقامتگاه سنتی به نام هارپاک وجود دارد.
- ۹۵/۰۳/۱۰